فهرست مطالب

بلور شناسی و کانی شناسی ایران - سال بیست و سوم شماره 2 (پیاپی 60، تابستان 1394)

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال بیست و سوم شماره 2 (پیاپی 60، تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/02/30
  • تعداد عناوین: 17
|
  • احسان سلاطی، محمدحسن کریم پور، آزاده ملک زاده شفارودی، محمدرضا حیدریان شهری صفحه 201
    منطقه ی کیبرکوه در70 کیلومتری جنوب غربی شهرستان خواف در استان خراسان رضوی و شمال شرقی بلوک لوت قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل اسلیت، فیلیت، شیست و سنگ آهک دوبار تبلور یافته وابسته به پالئوزوئیک اند که تحت نفوذ توده های گرانیت تا دیوریت به شکل دایک و استوک به سن کرتاسه تا ترشیاری قرار گرفته اند. براساس پذیرفتاری مغناطیسی توده های نفوذی اکسید و احیا کننده هستند که بیشتر توده های اکسید شده دارای خاصیت دگرسانی و کانی سازی هستند. توده های اکسید کننده بخش شرقی کیبرکوه به سن ائوسن میانی وابسته به محیط های فرورانش حاشیه ی قاره بوده و اغلب دارای پتاسیم بالا تا شوشونیتی و شبه رخشان هستند. منطقه های دگرسان پروپلیتیک با وسعت بیشتر، سرسیتیک، آرژیلیک و سیلیسی با گسترش کمتر در جنوب گستره مشاهده می شوند. کانی سازی ها در مرز توده های نفوذی و یا در درز و شکستگی های توده ها به صورت رگه و رگچه در جنوب منطقه دیده می شوند. رگه و رگچه ها در راستای شمال غربی- جنوب شرقی با شیب 70 تا 80 درجه و با ضخامت تا نیم متر گسترش یافته اند. آن ها را می توان به دو دسته تقسیم نمود: 1- رگه ها و رگچه های همراه با گالن، اسفالریت و باریت به عنوان کانی های اولیه که نسل اول کانی سازی را تشکیل داده اند 2- رگه و رگچه های همراه با پیریت، کالکوپیریت و کوارتز به عنوان کانی اولیه و کوولیت، بورنیت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت و اکسیدهای آهن (مگنتیت، هماتیت و لیمونیت) به عنوان کانی های ثانوی که از نسل دوم کانی سازی هستند. کانی های پاراژنز و روابط کانی ها نشان از یک فعالیت گرمابی و نهشت کانی های یاد شده در حداقل دو مرحله در بخش بالایی توده های نفوذی سری اکسید کننده منطقه دارند. پی جویی های ژئوشیمیایی رسوب های رودخانه ای بی هنجاری عناصر مس (ppm 68)، سرب (ppm 1691)، روی (ppm 320)، باریم (ppm 5003)، و سنگ، بی هنجاری عناصر مس (3%)، طلا (ppb 2657)، نقره (ppm 160)، سرب (4%)، روی (ppm 2159)، باریم (ppm 1466) بیسموت (ppm 1767) و مولیبدن (ppm 66) در جنوب منطقه میزان نسبتا بالایی را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: کیبرکوه، دگرسانی، کانی سازی، پی جویی های ژئوشیمیایی، مس، طلا
  • آرزو مرادی، ناهید شبانیان بروجنی، علیرضا داودیان دهکردی صفحه 215
    منطقه ی مورد بررسی به عنوان بخشی از ساختار سنندج – سیرجان در شمال شرق معدن سنگ تزئینی ژان در شمال درود و در استان لرستان واقع شده است و بیشتر از سنگ های دگرگون دگرشکل شده تشکیل شده است. این سنگ های دگرگون شامل سنگ های مرمر دگرشکل شده به همراه گرانیت گنایس میلونیتی و آمفیبولیت است و بافت اصلی این مرمرها، لیپیدوگرانوبلاستیک است، کانی شناسی مرمرها به ترتیب فراوانی کانی ها از کلسیت و میزان اندکی کوارتز، موسکویت فنژیتی، اپیدوت، اسفن، کانی های کدر، پلاژیوکلاز (به مقدار خیلی کم) تشکیل شده است. دانه های کلسیت دارای جهت یافتگی ترجیحی هستند که علتی بر وجود تنش و تغییرشکل پلاستیک است. بافت فلیزر در عدسی های کوارتزی، وجود خاموشی موجی در کوارتز، ریز ساختار pining بین دانه های کلسیت و کوارتز، تبلور مجدد دینامیکی به صورت انتقال مرز دانه ای بین دانه های کانیایی کلسیت و کوارتز و تجدید تبلور دینامیکی برآمده (BLG) در حاشیه ی دانه های کوارتز و در راستای سطوح شکستگی، چرخش ریز دانه (SGR) و نیز ماکل های دگرشکلی کانی های کلسیت نوع Iو II دمای دگرشکلی این سنگ های مرمر را از 150-300 درجه ی سانتی گراد نشان می دهند.
    کلیدواژگان: ماکل های کلسیت، دگرشکلی، زمین - دماسنجی، مرمر، معدن ژان
  • عطیه قائم مقامی نژاد، آزاده ملک زاده شفارودی، محمدحسن کریم پور صفحه 225
    کانسار باریت- سرب ± مس کوه سربی که در جنوب شرقی مشهد در استان خراسان رضوی واقع شده است، به شکل رگه ای، پرکننده ی فضای خالی، جانشینی در سنگ میزبان و سیمان برش های گسلی در واحد سنگ کربناتی دگرگون شده تریاس فوقانی سازند نایبند تشکیل شده است. این کانسار شامل باریت (80 تا 85 درصد) و گالن (10 تا 15 درصد) و مقدار اندکی کالکوپیریت و کوارتز است. باریت دارای مقدار کمی Sr (5/2 تا 3 درصد) است و در سری انحلال جامد باریت- سلستیت وابسته به عضو نهایی باریت است. دگرسانی هایی مانند سیلیسی شدن و دولومیتی شدن، شرایط فیزیکوشیمیایی را برای عبور محلول کانه دار و ته نشینی باریت و فلزات فراهم کرده است. ژئوشیمی رگه ها شامل حدود 1 درصد سرب، 15/0 درصد مس و حداکثر 288 گرم در تن آنتیموان است، درحالی که نقره (کمتر از 40 گرم در تن) و بیسموت (کمتر از 10 گرم در تن) پایین است. همچنین تمرکز نقره، بیسموت و آنتیموان در نمونه های گالن جدا شده به ترتیب 12 تا 175 گرم درتن، 43 تا 101 گرم در تن و 137 تا 270 گرم در تن است. نسبت Sb/Bi در گالن های کانسار کوه سربی بین 25/2 تا 63/5 است که نشان دهنده ی تشکیل گالن در دما و فشار متوسط است. نمونه های گالن از نوع سرشار از آنتیموان هستند. اندازه گیری های ریزدماسنجی در شاره های درگیر دوفازی (مایع و بخار) نشان می دهد که باریت و کانه ها از یک شاره ی با دمای متوسط (250 تا 386 درجه سانتیگراد) و شوری پایین (9/4 تا 8/1 درصد وزنی NaCl) که احتمالا آب دگرگونی است، ریشه گرفته اند. کاهش دما مهمترین نقش در کانی سازی باریت- سرب ± مس را داشته است. براساس زمین شناسی، کانی شناسی، بافت و ویژگی شاره ها، کانسار کوه سربی از نوع مزوترمال است.
    کلیدواژگان: کانی شناسی، ژئوشیمی، شاره های درگیر، کانسار باریت، سرب± مس، مزوترمال
  • فرهاد محرمی گرگری، سید محمد پورمعافی، منصور قربانی، میرصالح میرمحمدی صفحه 241
    گنبد نیمه ژرف کیامکی در فاصله ی 25 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان جلفا (استان آذربایجان شرقی) واقع شده است. سنگ های این گنبد ترکیب چیره داسیتی داشته ولی با فاصله از کیامکی، در کمان معروف به قلنج بافت و ترکیب گرانودیوریتی نشان می دهند. مقادیر SiO2 آن ها برابر 73-64 درصد وزنی و عدد منیزیم آن ها در بازه ی 57-27 تغییر می کند. بر پایه ی ویژگی های ژئوشیمیایی، این سنگ ها از نوع آداکیت های پرسیلیس رده بندی می شوند. در نمودارهای هارکر روندهای جدایشی عناصر مختلف نسبت به SiO2 نمود داشته و در عین حال روند عمومی خطی سنگ های مورد بررسی می تواند نشانگر خاستگاه یکسان آن ها باشد. در نمودارهای عنکبوتی چند عنصری، سنگ های منطقه به مانند سنگ های وابسته به فرورانش حاشیه فعال قاره ای، به صورت مشخص از عناصر لیتوفیل با شعاع یونی بزرگ (LILE) غنی شدگی و از Nb و HFSE تهی شدگی نشان می دهند. بر اساس سرشتی های ژئوشیمیایی؛ مثل مقادیر Th و نسبت های Th/Sm، Th/Ce، Th/Yb و ایزوتوپی Sr و Nd، محیط تشکیل این گنبد پسا برخورد بوده و با مدل زایشی ناشی از ذوب بخشی سنگ های مافیک پوسته ی قاره ای ضخیم شده، سازگارتر است. با توجه به مدل زایشی و محیط تشکیل این سنگ ها، سن میوسن پایانی گنبد مورد بررسی و سن بسته شدن میوسن تحتانی و قبل از آن برای نئوتیتس، نمی توان پیدایش این سنگ ها را به طور مستقیم در ارتباط با فرایندهای ژئودینامیکی نئوتتیس در ارتباط دانست.
    کلیدواژگان: کیامکی، آداکیت، پسا برخورد، ذوب بخشی پوسته ی قاره ای ضخیم شده
  • مرتضی درخشی، حبیب الله قاسمی، فاتما توکسوی کوکسال صفحه 257
    مجموعه ی بازالتی سلطان میدان شامل دنباله ی ضخیمی از گدازه های بازالتی همراه با برخی میان لایه های نازک رسوبی است که در گستره ی شمال غرب تا شمال شرق شاهرود رخنمون دارد. سنگ های بازالتی سلطان میدان از ماگمایی با ماهیت انتقالی تا قلیایی و ذوب بخشی 14 تا 20 درصدی خاستگاه گوشته ای غنی شده ی گارنت پریدوتیتی و در جایگاه کافت درون قاره ای طی اردوویسین پسین- ابتدای سیلورین پسین شکل گرفته اند. این سنگ های بازالتی از ترکیب کانی شناسی نسبتا یکنواختی برخوردار بوده و دستخوش دگرسانی با درجات متوسط تا شدید شده اند. پلاژیوکلاز لابرادوریتی و کلینوپیروکسن اوژیتی کانی های اصلی، و اکسیدهای آهن-تیتان از نوع تیتانومگنتیت، و ایلمنیت کانی های فرعی را در این سنگ ها تشکیل می دهند. نتایج دما-فشارسنجی روی کلینوپیروکسن ها نشانگر دمای تبلور بین حدود 1100 تا 1200 درجه ی سانتیگراد، فشار کمتر از 6 کیلوبار و تبلور در آشیانه ی/آشیانه های ماگمایی واقع در اعماق کمتر از 23 کیلومتری است.
    کلیدواژگان: شیمی کانی ها، دما، فشارسنجی، بازالت های سلطان میدان، شاهرود
  • فرید مر، زهرا غلامی، سینا اسدی صفحه 269
    مجموعه ی آتشفشانی-رسوبی سوریان در لبه ی شرقی پهنه ی دگرگونی- ماگمایی سنندج-سیرجان در جنوب غرب ایران قرار گرفته است. گرافیت شیست فراوان ترین واحد سنگ شناختی این مجموعه است و به دلیل بالا بودن عیار گرافیت (بیشینه 50%) دارای ارزش اقتصادی است. کانی های باطله در کانسنگ گرافیت، عبارتند از کوارتز، مسکوویت، کلینوکلر، پلاژیوکلاز، زیرکن و ایلمنیت. آشکار بودن قله ی G در مرتبه ی اول جابه جایی طیف رامان (حدود 1cm- 1587) و فاصله ی بین صفحه ای (فاصله d) 35/3 آنگستروم، نشان دهنده ی کانی گرافیت کاملا بلورین با ساختار منظم در این مجموعه است. رابطه ی خطی بین دمای دگرگونی و پارامتر 1R و 2R رامان، گرافیت را به یک زمین دماسنج دقیق تبدیل کرده است. با استفاده از این زمین دماسنج دمای دگرگونی در مجموعه ی سوریان، گستره ی دمایی 234 تا 258 درجه ی سانتی گراد را نشان می دهد که با بررسی های پیشین صورت گرفته در منطقه و تعیین شرایط دما و فشار در حد رخساره دگرگونی شیست سبز تا آمفیبولیت زیرین این مجموعه همخوانی دارد.
    کلیدواژگان: گرافیت، طیف رامان، پراش پرتو ایکس، زمین دماسنج، دگرگونی، مجموعه ی سوریان
  • فرشته اکبری، محمد نیایی فر، محمدرضا حنطه زاده صفحه 277
    در این پژوهش نانو ذرات فریت نیکل روی جا نشانی شده با مس، با ترکیب Ni0.65Zn0.35CuxFe2-xO4)2/0، 18/0، 15/0، 12/0، 1/0، 05/0، 0) = x به روش سل ژل و با استفاده از پلی وینیل الکل (PVA) تهیه شد و خصوصیات ساختاری و مغناطیسی نمونه ها به وسیله ی آنالیزهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پراش پرتو ایکس (XRD) نشان می دهد که پارامتر ثابت شبکه و میانگین اندازه ی بلورک ها با افزایش مس در سیستم فریت آمیخته ی نیکل روی مس افزایش پیدا می کند. افزایش اندازه ی ذرات به کاهش دمای سطحی بلور نسبت داده می شود. میانگین اندازه ی بلورک ها در گستره ی nm 13-26 براورد شد. با توجه به نتایج طیف FT-IR، جابجایی باند 1ν به سمت عددهای موج کمتر ممکن است به دلیل افزایش ابعاد سلول واحد باشد. تاثیر تراکم یون مس بر مغناطش اشباع (Ms) و نیروی وادارندگی (Hc) نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده شد مغناطش اشباع تا کاهش و پس از آن با افزایش جای نشانی به صورت خطی افزایش یابد. تغییرات Hc بر اساس جای نشانی یون مس در ترکیب، تاثیر سطح و رشد ذرات توضیح داده می شود.
    کلیدواژگان: سل ژل، فریت نیکل روی مس، مغناطش سنج ارتعاشی، میکروسکوپ الکترونی عبوری
  • فاطمه بلوکی، حسن خندان فدافن، رحیم لطفی اوریمی صفحه 285
    در این پژوهش، نانوذرات مغناطیسی فریت نیکل-منگنز-روی Ni(0.5-x)MnxZn0.5Fe2O4، با درصدهای متفاوت جانشانی منگنز (5/0، 35/0، 25/0، 0x =) به روش هم رسوبی شیمیایی تهیه و سرشتی های ساختاری نانوذرات تهیه شده با استفاده از پراش سنج پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپ های الکترونی تراگسیلی (TEM) و روبشی (SEM) شناسایی شدند. مغناطش اشباعی نمونه ها نیز با مغناطیس سنج ارتعاشی (VSM) اندازه گیری شد. تحلیل طرح پراش پرتو X ترکیبات، نشا ن دهنده ی تشکیل فاز اصلی فریت های اسپینلی در ابعاد نانو و بدون مشاهده ی فاز فرعی است. هم چنین نتایج XRD نشان می دهند که نشاندن منگنز به جای نیکل بدون تغییر ساختار اسپینلی، موجب افزایش ثابت شبکه می شود. تصاویر TEM نیز تشکیل نانوذرات مورد نظر را با توزیع مطلوبی پس از گرمادهی در ابعاد نانومتری تایید می کنند. نتایج اندازه گیری مغناطش در میدان های خارجی تا kOe8± در دمای اتاق نشان می دهد که تمام ترکیبات دارای خاصیت ابرپارامغناطیسی با میدان وادارندگی و مانده مغناطش صفر هستند. علاوه بر آن مغناطش اشباعی ترکیبات با افزایش جانشانی Mn2+ به ازای 25/0 x < افزایش و به ازای 5/0 < x <25/0کاهش می یابد. این رفتار با در نظر گرفتن نشاندن یون Mn2+ در جایگاه های هشت وجهی ساختار اسپینلی و تاثیر مستقیم آن بر مغناطش زیرشبکه ی مربوطه توضیح داده می شود.
    کلیدواژگان: نانو فریت، نانوذرات مغناطیسی، روش هم رسوبی شیمیایی، خواص مغناطیسی
  • زهرا طهماسبی، فرزانه سپه وند، احمد احمدی خلجی صفحه 295
    سنگ های دگرگون مورد بررسی شامل دو گروه ناحیه ای و مجاورتی هستند. سنگ های دگرگونی ناحیه ای عبارتند از اسلیت، فیلیت و میکاشیست و در گستره ی رخساره ی شیست سبز قرار می گیرند، و سنگ های دگرگون مجاورتی عبارتند از شیست لکه دار و هورنفلس. کوارتز، کلریت، مسکوویت، بیوتیت و کردیریت کانی های تشکیل دهنده ی این سنگ ها هستند. بررسی های سنگ نگاری نشان می دهد که پیدایش کانی کردیریت به صورت لکه در این سنگ ها حاصل دگرگونی مجاورتی است. بررسی شیمی کانی ها نشان می دهد که کلریت از نوع رپیدولیت است و میکاها غنی از عضو نهایی مسکویت هستند. محاسبات انجام شده روی کانی کلریت نشان می دهد که این کانی در دمای حدود 416-378 درجه ی سانتی گراد و فشار پایین تا متوسط متبلور شده است. با توجه به بررسی های انجام شده، پروتولیت سنگ های مورد بررسی، رسوبی و از نوع گریوک و یا شیل بوده است. بررسی اکسید های عناصر اصلی، واسطه و کمیاب (مانند Ni،Rb،TiO2،K2O) ماهیت حدواسط تا اسیدی در حد آندزیت تا ریوداسیت را برای سنگ آذرین مولد این رسوب ها نشان می دهد. نمودار های ژئوشیمیایی متمایز کننده و بی هنجاری منفی عناصری نظیر، P، Sr، Ba Ti و بی هنجاری مثبت عناصری نظیر Rb، Kبیانگر جابجایی این عناصر ضمن فرایند های دگرسانی و دگرگونی است. نمودارهای جدا کننده ی محیط های زمین ساختی نشانگر محیط وابسته به فرورانش برای این سنگ هاست و برمبنای اکسید عناصر اصلی، محیط زمین ساختی تشکیل رسوب های اولیه ی حاشیه فعال قاره بوده است.
    کلیدواژگان: رخساره ی شیست سبز، کردیریت، رپیدولیت، پروتولیت، فرورانش، اراک
  • حلیمه مجددی مقدم، علی احمدی صفحه 309
    سنگ های مافیک واقع در پهنه ی گسلی نصرت آباد- کهورک، در یکصد کیلومتری غرب زاهدان، شرق ایران، به ردیفی از سنگ های پریدوتیت، گابرو، دیاباز، بازالت بالشی و رادیولاریت وابسته اند که نشان دهنده ی ماهیت افیولیتی آنهاست. بنابراین، سنگ های مافیک یاد شده نشان دهنده ی بخشی از پوسته ی اقیانوسی فسیل شده بوده و از نظر ترکیب شیمیایی قابل مقایسه با بازالت های رشته های میان اقیانوسی (MORB) هستند. این سنگ ها از پلاژیوکلاز، پیروکسن، کلریت، کلسیت و مگنتیت تشکیل شده و فاقد الیوین هستند. میانگین عدد منیزیمی برابرست با 52 با مقادیر متوسط 6.24wt% MgO =، Ni = 109ppm و Cr = 371ppm که نشان دهند این است که ماگمای تشکیل دهنده این سنگ ها اولیه نبوده و جدایش بلورین را از سر گذرانده است. مقادیر نسبتا بالای Na2O این سنگ ها نشان دهنده ی واکنش ماگمای سازنده ی آن ها با آب دریا و اسپلیتی شدن خفیف سنگ هاست. نسبت های پایین LILE/HFSE نشان دهنده شباهت ژئوشیمیایی ماگماهای سازنده این سنگ ها به بازالت های رشته های میان اقیانوسی (MORB) و شیب ملایم در نمودارهای عنکبوتی و عناصر نادر خاکی و نیز پایین بودن نسبت های LREE/HREE حاکی از نزدیکی آن ها به ماگماهای مورب عادی (N-MORB) است. بنابراین، چنین انگاشته می شود که پهنه ی گسلی نصرت آباد- کهورک در آغاز پیدایش به صورت یک شکافت میان اقیانوسی عمل کرده است.
    کلیدواژگان: مورب، سنگ های مافیک، افیولیت، پهنه ی گسلی نصرت آباد، کهورک
  • فاطمه محمد جعفری، احمد لندی، سعید حجتی، هادی عامری خواه صفحه 321
    اسیدهای آلی مانند سیتریک، مالیک و اگزالیک با تغییر در خصوصیات فیزیکوشیمیایی ریزوسفر، غلظت کاتیون ها و آنیون ها در محلول خاک و قابلیت جذب عناصر را برای گیاهان افزایش می دهند. این فرآیند بستگی به نوع اسیدآلی، غلظت اسیدهای آلی در محلول خاک، فرم یونی، طول زمان واکنش و نوع خاک دارد. این بررسی با هدف آگاهی از تاثیر نوع اسید آلی، غلظت اسید آلی، pH و اندازه ی ذرات کانی بر میزان آزادسازی منیزیم از کانی سپیولیت انجام شد. بدین منظور آزمایشی به صورت طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل شامل دو نوع اسید آلی اگزالیک و سیتریک، دو سطح غلظت (1 و 10 میلی مولار)، دو سطح pH (4 و 6)، دو اندازه ی کانی (5 و 50 میکرون) و در زمان های تماس (2، 6، 12، 24، 48، 72 و 168 ساعت) در سه نوبت و با در نظر گرفتن تیمار شاهد در هر مرحله ی آزمایشی انجام شد. نتایج نشان داد که میزان منیزیم آزاد شده از کانی سپیولیت در نمونه های تیمار شده با اسید سیتریک بیش از تیمار با اسید اگزالیک است. نتایج حاکی از آن است که با افزایش غلظت اسیدهای آلی و زمان تماس بین اسیدهای آلی و کانی سپیولیت، میزان رهاسازی منیزیم افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان داد که با کاهش pH محیط و کوچک تر شدن اندازه ی ذرات کانی سپیولیت، میزان رهاسازی منیزیم افزایش می یابد. ولی به نظر می رسد که بین کلیه عوامل مورد بررسی، اندازه ی ذرات کانی تاثیر کمتری بر میزان رهاسازی منیزیم از کانی سپیولیت دارد.
    کلیدواژگان: سپیولیت، اندازه ی ذرات، غلظت، زمان تماس، pH
  • رضا زارعی سهامیه، علی مرادپور صفحه 331
    افیولیت های موجود در کمربند کوهزایی زاگرس بخشی از افیولیت های تتیسی هستند که به علت موقعیت جغرافیایی خود، افیولیت های خاورمیانه و دیگر افیولیت های آسیا (نظیر پاکستان و تبت) را به افیولیت های مدیترانه (نظیر ترودوس، یونان و شرق اروپا) وصل می کنند. ماهیت افیولیت های هرسین-صحنه (کرمانشاه) سبب درک نسبی از شاخه ی جنوبی اقیانوس مزوزوئیک نئوتتیس و بقایای سیستم افیولیتی پری- عربی فرارانده شده بر سپر عربی (گندوانا) می شود که در اینجا مورد بررسی قرار گرفته است. شواهد سنگ نگاری نشان می دهند که دنباله افیولیتی مورد بررسی متشکل از اجزای پوسته ای و گوشته ای است. به طور کلی سنگ های موجود در این دنباله شامل پریدوتیت های هارزبورژیتی و لرزولیتی، گابروهای کوموله ای، پگماتوئیدی، میلونیتی، همبافت دایکی و پیلولاواهای بازالتی است. شیمی کانی سنگ های مافیک هرسین حاکی از محیط جزایر قوسی برای این بخش از مجموعه بوده و ژئوشیمی سنگ های مافیک و اولترامافیک منطقه ی صحنه ویژگی مورب های نوع P را به نمایش می گذارند. حضور ترکیب های بازالتی مختلف موجود در منطقه را می توان به عنوان اثر متقابل بین استنوسفر MORB و OIA تفسیر کرد. روابط صحرایی و شواهد ژئوشیمیایی حاکی از آنند که افیولیت های مورد بحث بخشی از یک حوضه ی اقیانوسی کافت شده در زون انتقال قاره – اقیانوس بوده که در جنوب اقیانوس نئوتتیس شکل گرفته است. شکسته شدن پوسته ی نئوتتیس و فرورانش آن به زیر خود در کرتاسه پایانی، منجر به توقف فرورانش نئوتتیس به زیربلوک سنندج - سیرجان و شکل گیری حوضه ی قوس- پشت قوس و سنگ های وابسته به آن در افیولیت های کرمانشاه شده است و ماگماتیسم مورب در پاسخ به عقب کشیده شدن زبانه فرورو در حاشیه ی قاره ای اوراسیا صورت پذیرفته است.
    کلیدواژگان: افیولیت های تتیسی، ماگماتیسم قوس، مورب P، زاگرس، ایران
  • مریم فرخی، سید مسعود همام، سعید سعادت صفحه 345
    توده ی گرانیتوئیدی دهنو که در شمال غرب مشهد، در مجاورت بلافصل با هورنفلس های سرشار از گارنت واقع شده است، حاوی درشت بلورهایی از گارنت است که فرصتی را برای بررسی پدیده ی آلایش ماگما با سنگ های دیواره فراهم کرده است. بلورهای گارنت حاوی میانبارهای فراوانی بوده که نشان دهنده ی فازهای آذرین هستند و به صورت دوائر متحد المرکز درون بلور آرایش یافته اند. حاشیه ی سرشار از بیوتیت و هورنبلند در پیرامون بلورهای گارنت نشان می دهد که این گارنت ها در تعادل با ماگمای میزبانشان نبوده و به وسیله ی فازهای فرومنیزین ماگمای گرانیتی جایگزین شده اند. به دلیل این که ماگمای شبه رخشانی تشکیل دهنده ی گرانیتوئیدهای منطقه، آلومینیوم کافی برای تشکیل و پایداری گارنت را ندارد. به نظر می رسد که بلورهای گارنت در منطقه ی مورد بررسی، بلورهای پرتیکیتکی هستند که نخست در سنگ میزبان وجود نداشته و فراورده های ذوب نامتجانس زینوکریست ها و زینولیت های مشتق شده از سنگ های دیواره هستند.
    کلیدواژگان: توده ی گرانیتوئیدی، دهنو، آلایش، بلورهای پرتکتیک
  • سید ابراهیم موسوی قهفرخی، شهاب حسینی، مرتضی زرگر شوشتری صفحه 359
    در این مقاله، نانوذرات هگزافریت استرانسیوم نوع M (SrFe12O19) به روش سل- ژل احتراقی تهیه شدند. برای به دست آوردن دمای پخت بهینه، از آنالیز توزین گرمایی (DTA/TG) استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده از این آنالیز، ژل خشک پودری هگزافریت استرانسیوم در دماهای C°750 تا C°1050 و در زمان های پخت 4 تا 7 ساعت پخت صورت گرفت. خواص ساختاری و ریخت شناسی نمونه ها به وسیله ی طیف پراش پرتو ایکس (XRD)، طیف فروسرخ- تبدیل فوریه (FT- IR) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شدند. همچنین خواص مغناطیسی و دی الکتریک نمونه ها، به وسیله ی مغناطیس ارتعاشی (VSM) و دستگاه LCR متر، در دمای اتاق اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از اندازه گیری های مغناطیسی نمونه ها نشان می دهد که در پذیرفتاری مغناطیسی هر نمونه، تنها یک قله وجود داشت که با نتایج به دست آمده از الگوی پراش پرتو ایکس نمونه ها، مبنی بر تک فاز بودن نمونه ها همخوانی داشت. همچنین اندازه گیری های دی الکتریکی نمونه ها نشان می دهد که با افزایش بسامد، ثابت دی الکتریک و اتلاف دی الکتریک نمونه ها کاهش می یابد. که این روند کاهش نشان دهنده ی رفتار طبیعی فریت هاست. نتایج XRD نشان داد که نمونه ی با دما و زمان پخت حدود C°950 و 4 ساعت تک فاز است. طیف FT- IR نشان داد که وجود قله های جذبی در گستره ی cm-1580 -560 و cm-1470 -430 در همه ی نمونه ها، به ترتیب بیانگر تشکیل خوشه های چهاروجهی و هشت وجهی اکسیدهای فلزی در فریت ها هستند. همچنین اندازه ی نانوذرات بر اساس تصاویر SEM در حدود 70 نانومتر است.
    کلیدواژگان: هگزافریت استرانسیوم، نانوذرات، روش سل، ژل احتراقی، خواص مغناطیسی، خواص دی الکتریکی
  • اکرم اشرفی، جواد ایزدیار، نازیلا نصیحت شنو صفحه 373
    در جنوب غربی زنجان، مجموعه ای از سنگ های دگرگونی شامل کلریت شیست و میکا شیست با میان لایه هایی از کوارتز شیست و کوارتزیت با سن نئوپروتروزوئیک بالایی- کامبرین پایینی رخنمون دارند. نفوذ توده ی مونزوگرانیتی خرم درق با سن ترشیاری درون شیست ها موجب تشکیل سنگ های دگرگون شش وجهی کردیریت با ماکل های سیاه چرخشی شعاعی شش تایی شده است. کردیریت های شش وجهی از شش بخش یا سه زوج بخش نوری تشکیل شده اند. در بررسی های سنگ نگاشتی با قطبش های عمود برهم، تمام بخش ها ناهمسانگرد بوده و ویژگی های نوری آن ها از قبیل موقعیت خاموشی و سمتگیری های نوری نسبت به مرز بین ماکل های تقریبا متقارن است. این ساختار می تواند براساس برش عمود بر محور درجه ی شش چرخشی روی محور Z بلورشناسی در یک بلور شش گوش دو هرمی تفسیر شود که در آن سطوح با شاخص های میلری دارای مشخصات نوری یکسانی هستند. عدم وجود ساختار ماکل نوری درون بخشی، و نیز مرز صاف بین بخش های ماکلی نشانگر این است که این ساختار در اثر رشد کردیریت راست گوشه ی در دمای پایین، روی سطوح منشوری ایندیالیت شش گوشه ی اولیه ایجاد شده است.
    کلیدواژگان: شیست های نئوپروتروزوئیک بالایی، کامبرین پایینی، زنجان، ایندیالیت، کردیریت، ماکل چرخشی شعاعی
  • نسرین صراف، احمد حسن پور، سیدعلی هاشمی زاده عقدا احمد آخوند صفحه 383
    سنگ های دگرگون مورد بررسی شامل دو گروه ناحیه ای و مجاورتی هستند. سنگ های دگرگونی ناحیه ای عبارتند از اسلیت، فیلیت و میکاشیست و در گستره ی رخساره ی شیست سبز قرار می گیرند، و سنگ های دگرگون مجاورتی عبارتند از شیست لکه دار و هورنفلس. کوارتز، کلریت، مسکوویت، بیوتیت و کردیریت کانی های تشکیل دهنده ی این سنگ ها هستند. بررسی های سنگ نگاری نشان می دهد که پیدایش کانی کردیریت به صورت لکه در این سنگ ها حاصل دگرگونی مجاورتی است. بررسی شیمی کانی ها نشان می دهد که کلریت از نوع رپیدولیت است و میکاها غنی از عضو نهایی مسکویت هستند. محاسبات انجام شده روی کانی کلریت نشان می دهد که این کانی در دمای حدود 416-378 درجه ی سانتی گراد و فشار پایین تا متوسط متبلور شده است. با توجه به بررسی های انجام شده، پروتولیت سنگ های مورد بررسی، رسوبی و از نوع گریوک و یا شیل بوده است. بررسی اکسید های عناصر اصلی، واسطه و کمیاب (مانند Ni،Rb،TiO2،K2O) ماهیت حدواسط تا اسیدی در حد آندزیت تا ریوداسیت را برای سنگ آذرین مولد این رسوب ها نشان می دهد. نمودار های ژئوشیمیایی متمایز کننده و بی هنجاری منفی عناصری نظیر، P، Sr، Ba Ti و بی هنجاری مثبت عناصری نظیر Rb، Kبیانگر جابجایی این عناصر ضمن فرایند های دگرسانی و دگرگونی است. نمودارهای جدا کننده ی محیط های زمین ساختی نشانگر محیط وابسته به فرورانش برای این سنگ هاست و برمبنای اکسید عناصر اصلی، محیط زمین ساختی تشکیل رسوب های اولیه ی حاشیه فعال قاره بوده است.
    کلیدواژگان: رخساره ی شیست سبز، کردیریت، رپیدولیت، پروتولیت، فرورانش، اراک
  • نسرین صراف، احمد حسن پور، سیدعلی هاشمی زاده عقدا، احمد آخوند صفحه 383
    دراین پژوهش نانو ذرات نیم رسانای اکسید روی رقیق شده با یون منگنز به روش سل- ژل خود احتراقی با فرمول کلی Zn1-x MnxO (x = 0،0، 0.03، 0.05، 0.07، 0.1) تهیه شد. تک فاز بودن همه ی نمونه ها و اندازه ی بلورک ها به کمک پراش پرتو ایکس و رابطه ی شرر و بیناب فروسرخ فوریه مورد تایید قرار گرفت. اندازه ی ذرات با میکرسکوپ الکترونی عبوری در حد چندنانومتر براورد شد. بیناب های فروسرخ نمونه ها (FTIR) نشان داد که پهنه جذبی 400- 600 نانومتر به برهم کنش میان منگنز و اکسیژن در جایگاه های شش گوشی وابسته است. چرخه ی پسماند نمونه ها که با مغناطش سنج ارتعاشی (VSM) انجام گرفت، نشان داد که نمونه ها دارای خاصیت فرومغناطیسی در دمای اتاق هستند. از بیناب فتوالکترونی پرتو ایکس نمونه ها (XPS) می توان نتیجه گرفت که یون های منگنز دوظرفیتی در ساختار اکسید روی شرکت کرده اند. خاصیت فرومغناطیسی نمونه ها در غلظت های بالاتر منگنز کاهش یافت که این می تواند ناشی از خاصیت پادفروی یون های منگنز در غلظت های بالا باشد.
    کلیدواژگان: آلایش با یون منگنز، اکسید روی، نیم رسانای مغناطیسی رقیق شده، سل ژل خود احتراقی
|
  • Page 201
    Keybarkuh is located about 70 Km southwest of Khaf city (Khorasan Razavi Province) in the northeast of the Lut block. Rock units in the area comprises of slate, phyllite, schist and recrystalized limestone with Paleozoic age that was intruded by granite to diorite as dikes and stocks of Cretaceous to Tertiary age. Based on magnetic susceptibility, intrusive bodies are oxidant and reducing which the oxidant bodies mostly having alteration and mineralization. The eastern Keybarkuh oxidant bodies are of Midlle Eocen, related to subduction environment of continental margin, often high-K to shoshonitic and metaluminous. Propylitic alteration zones with broader area and sericitic, argillic and silicic with less distribution were observed in the southern area. Mineralization is seen in the contact of intrusive bodies or in joint and fractures of them as veins and veinlets in south of the area. Veins and veinlets with northwest to southeast strike, 70 to 80 degrees dip to the northeast have thickness upto half meter. They can be divided into two sets: 1-Veins and veinlets associated with galena, sphalerite and barite as primary minerals, which formed the first generation of mineralization. 2- Veins and veinlets associated with pyrite, chalcopyrite and quartz as primary minerals; covellite, bornite, chalcocite, malachite, azurite and iron oxides (magnetite, hematite and limonite) as secondary minerals which is the second generation of mineralization. Paragenetic sequences of minerals and relationship between minerals are indicative of a hydrothermal activity and deposition of the above mentioned minerals in at least two stages in the upper part of oxidant intrusive bodies. Geochemical exploration of stream sediment show anomalous Cu (68 ppm), lead (1691 ppm), zinc (320 ppm), barium (5003 ppm) and the rock also show anomalous Cu (3%), gold (2657 ppb), silver (ppm 160), lead (4%), zinc (2159 ppm), barium (1466 ppm) bismuth (1767 ppm) and Mo (66 ppm) in the southern parts of the area which are relatively high.
    Keywords: Keybarkuh, alteration, mineralization, geochemical exploration, copper, gold
  • Page 215
    The study area is a part of Sanandaj- Sirjan Zone that is located in the northeastern of the dimension stone of Jan mine in north of Doroud city on Lorestan Province. It is mainly composed of deformed metamorphic rocks including deformed marbles associated with mylonitic gneiss- granite and amphibolite. The main texture of the marbles is lepidogranoblastic and their mineralogical composition are calcite, quartz, phengitic muscovite, epidote, sphene, opaque minerals and minor plagioclase. Calcite grains have preferred orientation, which show strain and crystal-plastic deformation. The formation of flayser texture in the quartz lenses, undulatory extinction in the quartz grains, existence of pining microstructures, dynamic recrystallization as grains boundary migration (GBM) between calcite and quartz, bulging recrystallization (BLG) in the quartz grain boundaries along fracture planes, Subgrain Rotation (SGR) and also, deformation twinning in calcite crystals show the temperature of deformation ranges from 150 to 300 °C for the marbles.
    Keywords: Calcite twins, deformation, geothermometry, Marble, Jan Mine
  • Page 225
    The Kuh-Sorbi barite-Pb ± Cu deposit, which is located southeast of Mashhad in Khorasan Razavi Province of Iran, occurs as vein, open space filling, host rock replacement, and cement within the fault breccia in the Upper Triassic Nayband Formation metamorphosed carbonate rock unit. This deposit contains of barite (80–85%) and galena (10–15%), with small amounts of chalcopyrite and quartz. Barite is marked by very low concentrations of Sr (2.5–3%) and belongs to the barite end-member of the barite-celestite solid solution series. Hydrothermal alteration, such as silicification and dolomitization, provided appropriate physical and chemical conditions that permitted the passage of ore-bearing fluids and participated in precipitation and ore localization. Carbonate-hosted ore contains ~1% Pb, ~0.15% Cu, and maximum 288 ppm Sb, whereas Ag (< 40 ppm) and Bi (<10 ppm) is very low. In addition, concentrations of Ag, Bi, and Sb in separated galena samples ranged from 12 to 175 ppm, 43 to 101 ppm, and 137 to 270 ppm, respectively. The ratios of Sb/Bi in galena from the Kuh-Sorbi deposit range from 2.25 to 5.63 indicate medium-temperature galena, which formed at medium pressure. The galena samples are Sb-rich. Microthermometric analyses in two-phases (liquid and vapour) fluid inclusions suggest that barite and ore minerals were precipitated by a medium-temperature (250 to 386ºC) low-saline (4.9 to 1.8 wt. % NaCl equivalent) solution originated possibly from a metamorphic fluid. Temperature decreasing may have played an important role during barite–Pb ± Cu mineralization. Based on geology, mineralogy, texture and fluid characteristics, the Kuh-Sorbi deposit is classified as a mesothermal-type deposit.
    Keywords: Mineralogy_geochemistry_fluid inclusions_barite-lead ± copper deposit_Mesothermal
  • Page 241
    Composition of the Kiyamaki dome has mostly dacite and granodiorite in rims, with SiO2 contents ranging from 64 to 73 wt% and Mg# values ranging from 27 to 57. These rocks are high-Si adakite. Geochemical characteristics and Sr and Nd isotopic rates indicate that the rocks of Kiyamaki dome are a post-collisional adakite. Combined geochemical and Sr–Nd isotope data suggest that the Kiyamaki adakitic magma derived from partial melting of mafic rocks in the lower part of a thickened crust. So, with attention to tectonic setting and source of derived adakitic magma, age of Eocene to Miocene for generation and closing time of Neo-Tethys (Middle Miocene), it is not possible that generation of Kiyamaki adakites be directly related to geodynamical evolution of Neo-Tethys. Here, with suppose of age information for generation of Kiyamaki dome and closing of Neo-Tethys,formation of domes in the northern part of Tabriz fault can be related to the collision of Sanandaj-Sirjan micro-continual with Alborz-Azarbaijan block in Paleogene that was happened due to subduction of oceanic crust of Khoy-Zanjan basin toward beneath of Alborz-Azarbaijan block.
    Keywords: Kiyamaki_Adakite_Post-collisional_Partial melting of the lower part of a thickened crust_Oceanic basin of Khoy-Zanjan
  • Page 257
    Soltan Maidan Basaltic Complex consists of a thick succession of basaltic lavas associated with some thin sedimentary interlayers that are exposed in the northwest to northeast of Shahrood. Soltan Maidan basaltic rocks has been generated from magma with transitional to mildly alkaline nature and derived by 14-20 percent partial melting of an enriched garnet peridotitic mantle source in an intra-continental rift setting during Late Ordovician to early Late Silurian. These basaltic rocks are relatively uniform in mineralogical composition and they have undergone moderate to high degrees of alteration. Labradorite plagioclase and augite clinopyroxene are major minerals, and Fe-Ti oxides as titanomagnetite and ilmenite form accessory minerals in these rocks. Thermobarometry results on the clinopyroxenes indicate that they have crystallized in temperatures between about 1100oC to 1200oC, with pressures less than 6 kbar and show that they have crystallized in magma chamber/chambers located at depths less than 23 kilometers.
    Keywords: Mineral chemistry, thermobarometry, Soltan Maidan basalts, Shahrood
  • Page 269
    Surian volcano–sedimentary complex located on the eastern edge of the Sanandaj-Sirjan metamorphic zone, southwest Iran. Graphite schist is the most abundant lithological facies in this area. Due to the high grade of the graphite ore (up to 50%), the exploitation of the ore is economically valuable. Gangue minerals include quartz, muscovite, plagioclase, clinochlore, zircon and ilmenite. The occurrence of crystalline graphite with ordered structure is shown by the presence of a first order peak in Raman spectra (~1587 cm-1 Raman shift) and 3.35 ˚A d spacing. A linear relationship between metamorphic temperature and the Raman parameters R1 and R2 make graphite an accurate geothermometer. Using this geothermometer gives metamorphic Surian complex temperatures range from 234 to 258 ˚C, consistent with previous studies that give P-T conditions of green schist to lower amphibolite metamorphic facies.
    Keywords: Graphite, Raman spectra, X-ray diffraction, geothermometer, metamorphic, Surian complex
  • Page 277
    In this study, Copper substituted Ni-Zn ferrite nanoparticles with compositions of Ni0.65Zn0.35CuxFe2-xO4 x= (0, 0.05, 0.1, 0.12, 0.15, 0.18, 0.2) were prepared by a polyvinyl alcohol (PVA) sol–gel process and the structural and magnetic properties of the samples were investigated by various analysis. Results obtained from X-ray diffraction (XRD) showed that the lattice parameter and the average particles size increase with the addition of copper in the mixed NiZnCu ferrite system. Increasing in grain growth attributed to the crystal surface temperature. The average crystal size is in the range 13-26 nm. According to the FT-IR results, the shifting of the ν1 band towards lower frequencies, may be attributed to the increase in the unit cell dimensions. The effect of copper concentration on saturation magnetization (Ms) and coercivity (Hc) were investigated. The saturation magnetization observed to decrease up to x≤0.1, and then increases linearly for further substitution. The variation of Hc can be explained on the basis of substution Cu2+ iones in NiZn ferrite, surface effect and the grain growth.
    Keywords: Sol-Gel, NiZnCu ferrite, VSM, TEM
  • Page 285
    Nanoparticles of Ni(0.5-x)MnxZn0.5Fe2O4 with stoichiometric proportion, x = 0, 0.25, 0.35, 0.5, were prepared via the chemical co-precipitation process. The structure properties of nanoparticles were investigated by X-ray diffraction (XRD), scanning electron microscopy (SEM) and transmission electron microscopy (TEM). Their magnetic properties were evaluated on a vibrating sample magnetometer (VSM). The XRD patterns showed the formation of single-phased cubic spinel structure for all the annealed samples with no minor phase in nanometer size. Moreover the lattice constant tended to increase with increasing substitution of Mn+2 ions without any change in the spinel structure. The TEM images indicated that the nanosized particles were formed after annealing. The magnetic measurements of nanoparticles were done at room temperature and the results showed that all nanoparticles exhibit a typical superparamagnetic behavior with no hysteresis. Moreover, the saturation magnetization increases up to a substitution level of x = 0.25 and then starts to decrease. The observed behavior is attributed to substitute of Mn+2 ions into the octahedral sites of the cubic spinel lattice which affected to its sublattice magnetization.
    Keywords: nanoferrite, magnetic nanoparticles, co-precipitation method, magnetic properties
  • Page 295
    Metamorphic rocks in SW Arak composed from two groups including regional and contact metamorphism. Regional metamorphic rocks are composed of slate, phyllite and micaschists and locted in green-schist facies and contact metamorphic rocks are composed of spotted schist and hornfels respectively. Mineralogically, these rocks are composed of quartz, chlorite, muscovite, biotite and cordierite. Petrographic studies of these rocks show that cordierite mineral formed during contact metamorphism. On the basis of mineral chemistry, the Chlorite has ripidolite compositions and muscovite is rich in the muscovite end-member. Based on calculations, chlorite mineral in regional metamorphic rocks in the study area have formed at temperature of 387-416 ºC and low-to medium pressure. According to the microscopic studies, field observations and obtained analyses of samples from different protoliths, the rocks have been sedimentary and graywacke or shale type. Major and trace elements concentration (e.g. K2O, TiO2, Rb, Ni) indicates that the primary igneous rocks was acidic (andesite to rhyodacite). In comparison with average of upper continental crust, the rocks of studied area of P, Sr, Ba, Ti negative anomalies and of Rb, K positive anomalies that cause replacements of these elements during metamorphism and alteration. Discriminations diagrams of tectonic setting indicate a subduction Zone. Using major oxides elements, the continental active margins considered for metapelites source.
    Keywords: green-schist facies, cordierite, ripidolite, protolith, subduction, Arak
  • Page 309
    Metamorphic rocks in SW Arak composed from two groups including regional and contact metamorphism. Regional metamorphic rocks are composed of slate, phyllite and micaschists and locted in green-schist facies and contact metamorphic rocks are composed of spotted schist and hornfels respectively. Mineralogically, these rocks are composed of quartz, chlorite, muscovite, biotite and cordierite. Petrographic studies of these rocks show that cordierite mineral formed during contact metamorphism. On the basis of mineral chemistry, the Chlorite has ripidolite compositions and muscovite is rich in the muscovite end-member. Based on calculations, chlorite mineral in regional metamorphic rocks in the study area have formed at temperature of 387-416 ºC and low-to medium pressure. According to the microscopic studies, field observations and obtained analyses of samples from different protoliths, the rocks have been sedimentary and graywacke or shale type. Major and trace elements concentration (e.g. K2O, TiO2, Rb, Ni) indicates that the primary igneous rocks was acidic (andesite to rhyodacite). In comparison with average of upper continental crust, the rocks of studied area of P, Sr, Ba, Ti negative anomalies and of Rb, K positive anomalies that cause replacements of these elements during metamorphism and alteration. Discriminations diagrams of tectonic setting indicate a subduction Zone. Using major oxides elements, the continental active margins considered for metapelites source.
    Keywords: green-schist facies, cordierite, ripidolite, protolith, subduction, Arak
  • Page 321
    Organic acids, such as malic, citric, and oxalic, play important roles in agricultural soils. They can affect chemical and physical properties of the rhizosphere and therefore, increase cation and anion concentration in soil solution. This increases the uptake of elements by plants. A factorial experiment with a completely randomized design was conducted to investigate and compare the influence of two organic acids (oxalic and citric), two pH values (6 and 4), two concentrations (1 and 10 mM) and two sizes of mineral particles (5 and 50 micron) in different contact times (2, 6, 12, 24, 48, 72, 168 hours) on the release of Mg from sepiolite. For each experiment, a control was run. All experiments were conducted using three replications. Results revealed that the amount of Mg released from sepiolite particles in citric acid treatments was much more than those of oxalic acids. Results also illustrated that with the increase in shaking time and concentration of both organic acids and the decrease in pH value and the size of particles, the release of Mg from sepiolite mineral increased. However, it seems that among all parameters studied, the size of sepiolite particles has the least influence on the Mg release.
    Keywords: Sepiolite, particle size, concentration, contact time, pH
  • Page 331
    Ophiolites of the Zagros orogenic belt are part of the Tethys ophiolites, because of their geographical locations and link the Middle East ophiolites and other Asian ophiolites (e.g. Pakistani and Tibetan) to the Mediterranean ophiolites (e.g. Troodos, Greek and East European). The nature of the Harsin- Sahneh ophiolite (Kermanshah) traditionally identified as one of the Mesozoic southern branch of the Neo-Tethys Ocean and remnants of the Peri- Arabic ophiolite system obducted onto Arabian shield (Gondwana) that is reinvestigated in this study. Petrographic evidence indicates that this ophiolitic sequence consists of both mantle and crustal suites. In generals lithologies in this complex include harzburgitic and lherzolitic peridotites, cumulate, pegmatoidic and mylonitic gabbros, dyke complex and basaltic pillow lavas. Mineral chemisty of Harsin mafic rocks indicating island arc setting for this part of complex and geochemistry of mafic and ultramafic rocks of Sahneh region displaying P-type MORB nature. Presence of basalts with different composition in this region can be interpreted as the interaction between MORB-type and OIA-type asthenosphere. Field relationships and geochemical evidence indicate that involved ophiolites were part of a rifted basin at the ocean-continent transition zone, which formed in the south of the Neo-Tethyan Ocean. The break-off of Neo-Tethyan slab and subduction of this slab branch itself during Cretaceous led to cessation of Neo-Tethyan subduction branch Sanandaj-Sirjan block, and forming arc-back arc basin and related rocks in the Kermanshah ophiolite and MORB magmatism occurred in response to slab retreat in the Eurasian continental margin.
    Keywords: Tethyan ophiolites, Arc magmatism, P-type MORB, Zagros, Iran
  • Page 345
    The granitoid intrusions of Dehnow, which is located in northwest of Mashhad in immediate contact with garnet-rich hornfels, contain large crystals of garnets. They provide an excellent opportunity to study the effect of host rocks in contamination of a garnet-bearing granitoid magma. The garnet crystals contain abundant inclusions that are indicative of igneous phases and are arranged in a circular pattern in crystal. Biotite and hornblende-rich rim around garnet crystals show that the garnets are not in equilibrium with the host magma and is replaced by ferromagnesian phases of the granite magma. Dehnow granitoids are metaluminous in nature. As normally metaluminous magmas have not enough aluminum for garnet stability, it seems that these garnets are peritectic crystals and formed as a result of heterogeneous melting of xenocrysts and xenoliths derived from host rocks.
    Keywords: granitoid intrusion, Dehnow, contamination, peritectic crystals
  • Page 359
    In this research, M- type strontium hexaferrite nanoparticles (SrFe12O19) were synthesized via combustion sol–gel technique. To determine the optimum annealing temperature, thermogravimetry-differential thermal analysis (DTA/TG) was used. Based on the results obtained from this analysis, the powders strontium hexaferrite were annealed between temperatures 750 and 1050°C. The structural and morphology properties of the samples were investigated by X- ray diffraction (XRD), Fourier transform infrared spectroscopy (FT- IR) and scanning electron microscopy (SEM). The XRD results showed that the sample with annealing temperature and annealing time of AWT IMAGE 950°C and 4h is single-phase. Also, magnetic and dielectric properties of the samples were studied by VSM and LCR meter at room temperature. The results of magnetic measurements show that there is only one peak in the magnetic susceptibility of all samples. This and the results obtained by XRD patterns are correspond to that of the single phase. Also, the dielectric measurements show that the samples with increasing frequency dielectric constant and dielectric loss of the samples decrease. These decline procedure dielectrics indicative of normal behavior of ferrites. The FT-IR results revealed that the frequency bands in the range of 560–580 cm-1 and 430– 470 cm-1 correspond to the formation of tetrahedral and octahedral clusters of the metal oxides in ferrites, respectively.
    Keywords: strontium hexaferrite, nanoparticles, sol– gel technique, magnetic, dielectric
  • Page 373
    Late Neoproterozoic- Early Cambrian schists exposed in southwest of Zanjan in northwest Iran. Intrusion of Tertiary Korramdaragh monzogranite body within these schists have caused crystallization of porphyroblasts of hexagonal cordierite with cyclic radial sixling twin structure. Hexagonal cordierite consists of six optically sectors. Under microscope with crossed polarized, all of the sectors are anisotropic and their optical characters such as extinction positions and optical directions are relatively symmetrical in relation to twin boundaries. This structure could be explained by considering a section perpendicular to six-fold axis of a dipyramid hexagonal crystal. In this model, surfaces with Miller indicies of AWT IMAGEhave identical optical characters. Absence of optical structure within each sectors as well as sharp boundary among twin sectors may indicate that low temperature orthorhombic cordierite is formed on the prismatic surfaces of an intial hexagonal indialite.
    Keywords: Late Neoproterozoic- Early Cambrian schists, Zanjan, indialite, cordierite, cyclic radial sixling twin
  • Page 383
    In this research, work nanopowders of Zn1-xMnxO (0.0AWT IMAGE) dilute magnetic semiconductor were prepared via sol-gel autocombustion method. The crystal structure and phase purity of samples were confirmed by X-ray powder diffraction (XRD) analysis. The particle sizes were found to be 5-35 nm from Transmission Electron Microscopy (TEM) and Scherer's formula. The hysteresis in the M-H behavior shows the presence of room temperature ferromagnetism in Mn doped ZnO. XPS results show that there is Mn2+ions in all Mn doped samples. Antiferromagnetic interaction between neighboring Mn-Mn ions suppressed the ferromagnetism at higher doping concentrations of Mn.
    Keywords: Dilute magnetic semiconductor, zinc oxide, sol-gel method